فرستنده: جناب آقای محمد مطیعی


موضوعات مرتبط: معرفی اسفندآبادی ها ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 25 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

آش حلیم که در فصل زمستان به عنوان نذری پخته می شود و به آش امام حسین (ع) مشهور است قابل ذکر است . خانواده صاحب نذر با تهیه مقدمات تمام اقوام نزدیک را به خانه دعوت می کند و بعد از صرف شام دیگ را بر روی اجاق می گذارند و در هنگام پختن که تا نیمه شب ادامه دارد باید همه افراد آن را کمچه بزنند و نیمه شب درب آن گذاشته می شود و بر روی آن آتش می ریزند و سپیده دم قبل از طلوع آفتاب بین مردم تقسیم می شود.

1

 

 دم حموم:سلام من همین امروزعضو شدم خیلی ازدیدن وبلاگتون لذت بردم من یه اسفنبادی دورگه ام ولی عاشق اسفنبادم 

ای شده مجنون خداالسلام

شاهرگ خون خداالسلام

ای شده سرشاردلم ازغمت

بازمحرم شدودل محرمت

هست نگاه نگران همه

سوی توای دسته گل فاطمه

ایام عزاداری سیدوسالارشهیدان حضرت اباعبداله الحسین(ع)تسلیت باد.

مدیر سایت: با سلام ضمن تسلیت به مناسبت ایام سوگواری به شما خوش آمد می گوئیم و خوشحالیم از اینکه یک اسفندآبادی دیگر به جمع مان اضافه شد. امیدواریم که شما هم با ارسال مطالب و عکس از ولایت سهمی در برپایی وبلاگ داشته باشید.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 30 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

در ماههای محرم و صفر مذهب در این روستا حیات و جلوه ای دیگر به خود می گرفت. با شروع ماه محرم و آمدن روحانی ، مردم لباس مشکی می پوشیدند و در مراسم روضه خوانی حضور می یافتند. مراسم روضه خوانی هر روز عصر و هر شب برگزار می شد هر کس نذر روضه خوانی داشت برگزاری مراسم را نیز بر عهده می گرفت . بانی مجلس از حضار در مجلس با چای و سیگار پذیرایی می کرد .

 از روز هفتم محرم دسته های زنجیر زنی و سینه زنی تشکیل می شد و پس از اتمام روضه در عصر و آخر شب مراسم زنجیر زنی و سینه زنی با حضور طبال و سنج زن تا نیمه های شب ادامه داشت. در پیشاپیش دسته ها گروه طبال و سنج زن و نوحه و مرثیه خوان حرکت می کردند و انسجام و عظمت این دسته جات در روز عاشورا به اوج خود می رسید.

در روز عاشورا مردم قبل از طلوع آفتاب در قبرستان روستا حاضر می شدند و مراسمی به نام الوداع را به جا می آوردند و با توجه به فصل، مردم با شیر یا شربت پذیرایی می شدند. دسته های زنجیر زن و سینه زن با نوحه خوانی از حسینیه که در وسط روستا قرار دارد حرکت می کردند و پس از پیمودن راه و حرکت در کوچه های روستا به طرف قبرستان که بهشت سکینه نامگذاری شده می رفتند.

در جلو دسته ها گوسفندان نذری ذبح می شدند که بعدا بین مردم تقسیم می شد و به فقرا و مساکین توجه بیشتری می شد. پوست گوسفند ذبح شده به طبالها داده می شد . در ایام دهه محرم عزاداران و دسته های سینه زن و زنجیر زن به منازل صاحبین نذر به شام و نهار دعوت می شدند.

که البته اکثر این رسومات تا کنون همچنان ادامه دارد...


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 29 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

اي كشته ي اشك ؛ يا قتيل العبرات

اي محرم عشق ؛  يا امام العرفات

بر آن تن پاره پاره صدبار سلام

بر اين سر بر نيزه هزاران صلوات

 اين روزها حال و هواي شهرهامون، حال و هواي محرم را پيدا كرده است. بيرق‌هاي عزاي "يا حسين" بر سردر خانه‌ها و مغازه‌ها و اماكن مختلف برافراشته شده و با ديدن آنها دل‌ها هوايي مي‌شوند. باز محرم رسيد و لباس های  مشكي‌ جهت به تن رفتن عاشقان و عزاداران امام حسين عليه‌السلام محيا شده‌اند. 

بغض‌ها گلوي محبين حضرتش را مي‌فشارند و قلوبشان تنگ و نالان شده است. و اين نوا شنيده مي‌شود: 

 باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است

 مهرداد شمس: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام). باز محرم شد ودلها شکست.محرم آمد و شورش درخلق عالم شروع شد.امسال هم مثل هر سال،سال قمری جدیدبا الفبای عشق واحساس،یعنی(ح-س-ی-ن)و با ذکر یا حسین(ع)آغاز می گردد. 

دوباه صدای (حسین حسین)به گوش می رسد و مرواریدهای وجود حسینیان بر گونه ها می لغزد.بهار حسین دوستان آمد.اما این ، نه آن بهار است .اینجا غم به دل سرازیر،رود چشم جاری وشکوفه گریه پرورده می شود تا آن زنگاری که روی دل نشسته ،پاک گردد.

(فرا رسیدن ایام سوگواری سید الشهدا(ع)ویاران وفادارش را به اهالی محترم اسفندآباد تسلیت وتعزیت عرض می نمایم.التماس دعا.

 

 


موضوعات مرتبط: متفرقه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 26 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 قدیما که از نانوایی خبری نبود

 مادر بود و آرد و آب و لگنی که در آن خمیر را میزبانی می کرد . یادش بخیر ، تنوری داشت مادر ...
چه بویی داشت نان تازه،داغ و آتشین ....
همه جمع میشدیم دور تنور  تامادر«کلووک» بپزد و لحظه شماری می کردیم تا زودتر خمیر تمام شود و ته مانده اش بشود «کماچ».
دستانمان را گرمای نان می سوزاند . چه سوزش خوشایندی
 بهشت را در دستانمان با آتش جهنم حس می کردیم ...........
  
مدیر سایت:خدا رحمت کند تمامی مادران و مادربزرگ هارا
حمید:خدا رحمتشون کنه. چقدر زحمت کش بودن

 غریبه آشنا:منو یاد بچگی هام میندازه  دلم خیلی تنگ شده.http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(30).gif

 

سر تل خاکی پارک حجاب:چه بويي راه ميفتاد تو كوچه و محله موقع نون پختن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، آداب و رسوم اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 22 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

اسفندآباد، جایی که بدان جا تعلق روح و جان دارم...

قبل نوشت:

اول بار نیست که قلم به دست گرفته ام برای نوشتن از جایی که بعید می دانم ریشه های وجودم در آنجا خشک شود... هر بار به هزاران دلیل و بهانه قلم رها کرده ام و دل خویش را وعده داده ام که به زودی خواهم نوشت؛ و تا به امروز در حسرت قدم نهادن قلم در آرمان شهر کودکی ام نگاهش داشته ام! اینبار اما عزیزی که حتی نمی دانم کیست، راه بر بهانه آوردن هایم برای دل بست و توفیق نوشتن این مکتوب را بالاجبار نصیبم ساخت! هم ریشه بودنمان کافی بود برای اطاعت امرش در نوشتن این مکتوب، هرچند با چند هفته ای تأخیر!!! بگذرم.


گفتم آرمان شهر کودکی ام، اما خاطراتم را که مرور می کنم، امروز هم، گذشته اش برایم آرمان شهر است... گفتم گذشته اش، چون جویای احوالش هستم و هر روز بیشتر غمگین می شوم از به شهر مانند شدنش... از آسفالت شدن کوچه های خاکی اش... خراب شدن دیوارهای کاهگلی اش... خشک شدن چاه هایش، و کمتر و کمتر شدن زمین های کشاورزی اش... و بسی تغییرات دیگر که برای اهالی اش خوش آیند است و برای من نه! می دانم که آرزوی شبیه به گذشته ماندنش خودخواهانه است، می دانم که آسایش هم ریشه هایم در این پوست خاکی انداختن است، و می دانم که ید قدرتی هم اگر داشتم مخالف با این تغییرات هرگز بلندش نمی کردم، اما نمی توانم شکوه نکردن از این تغییرات را؛ انشاالله که اهالی اش می بخشایندم. بگذرم از گلایه و تلخ زبانی، که قصدم از این مکتوب، نوشتن از جایی است که شاید محل زادگاهم نباشد، اما بیش از زادگاهم خود را بدان متعلق می دانم... جایی که خنکای دالان خانه هایش، شدت گرمای روزش را از یادت می برد، و گرمای قلب مردمانش، سرمای شب هایش را... جایی که اگر بوی باران اندکی بیش ندارد، اما بوی نم دیوارهای کاهگلی اش هست... جایی که آفتاب بیش از حد بدان لطف دارد!، اما ستاره های بیشمار شب هایش هست... جایی که... 
دلتنگم... دلتنگ کوچه های باریک خاکی اش، و سقف های گنبدی گاه ترک خورده اش... دلتنگ لانه خالی پرستوهایش... دلتنگ صبح ها بیدار شدن به صدای پرندگانش و بلعیدن هوای خنک و تمیز سحرگاهی اش... دلتنگ صدای تالاپ تالاپ موتورهای آبش... و دلتنگ عطر اذان میان غروب های زیبایش... دلتنگ خوابیدن زیر آسمان بلند شبهای مهتابی اش... و دلتنگ مراسم حلیم پزانش... گزافه نگویم، که دلتنگم برای همه چیزش، حتی دلتنگ مورچه های سواری و ملخ ها و قزقزوهایش(!!!)... سه سال و اندی ندیدنش، کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ سه سال و نیم سر کردن در ترافیک سرسام آور و صدای ممتد بوق ماشین ها و دود و... کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ سه سال و نیم غرق شدن در کثافتِ دروغ و ریا و نامردی شهرها کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ می دانم که هست؛ کافی است برای آنکه مجبور شوی برای فرار از تشویش بی ثمر روزهایت، گاه به وبکده های هم ریشه هایت سر بزنی و به دنبال عکس های آبادی ات بگردی تا شاید مدتی بدان ها خیره شوی و ساعت ها در رویای شیرین قدم زدن در کوچه های خاکی اش لذت ببری... و صد البته دعا کنی به جان آنان که باعث و بانی شده اند این وبکده ها را... کافی است، فقط همین که من اسفندآبادی ام و اگر جانشینانی داشته باشم و صد البته اگر خلف باشند، سال های سال نام خانوادگی ام به نام آبادی ام ختم خواهد شد انشاالله، بگذار نام خانوادگی ام طولانی باشد، مهم تنها این است که به اسفندآبادی بودن خویش مفتخرم...

به مناسبت سالگرد تأسیس وبلاگ "با ما به اسفند آباد بیایید"
آبان ماه 91
هم ریشه ی شما و محتاج دعایتان، حمیدرضا شمس اسفندآبادی، پسر اسدالله ذبیح الله1!!!

بَعد نوشت:
قلم، و بیش از آن دلم، آماده نبودند برای نوشتن این مکتوب، ولی چاره ای هم جز نوشتن نبود. وظیفه ای بود که بر شانه ام سنگینی می کرد. هر چند این مکتوب تنها گوشه ی کوچکی بود از آنچه در ذهن داشتم، اما به این امید نوشتمش که عفوم کنید بابت تمام تمام کم و کاست هایش.

پ.ن:1 خدایش بیامرزد، و غریق رحمتش گرداند انشاالله.

 

مدیر سایت: بسیار عالی . بی نهایت سپاسگذاریم.

 

مهرداد شمس:فوق العاده است.جای تشکر وقدردانی دارد.

 

ع - ش:آقا حمید دستت درد نکنه به امیدروزی که همگی به زادگاه کوچکمان برگردیم وبتوانیم خدمتی برای آن انجام دهیم وبه امید روزی که همگی اهالی روستایمان ازکوچک وبزرگ یک صدا ومتحد برای آبادانیش قدم برداریم

 

جعفر:با سلام و احترام از این که مطلب ارسالی استاد شمس اسفندابادی را خواندم خوشحالم.من در طول زندگی دانشجویی از این که 4 واحد درسی ام را با استاد شمس گذراندم خردسندم به امید روزی که تمامی اسفندابادی های عزیز قدر پسوند فامیلی خود را بدانند و به ان افتخار کنند

 

ع-علی:اقا جعفر حمید اسداله

 

غریبه آشناآقا حمید چندین بار این متن رو خوندم و هر بار گریه کردم.انگار اینو از طرف من نوشتین.فوق العاده بود  مرسی
 
 
نجمه شمس اسفندآبادی:اميدوارم همه اسفندآباديها براي يك بار هم كه شده دور هم در زادگاه پدريشان جمع شوند

موضوعات مرتبط: درباره اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 14 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 سلام

برای تنوع در فعالیت وبلاگ از هم ولایتیهای عزیز تقاضا دارم که
حدس بزنند که این گلهای چه گیاهی است که در ارتفاعات اطراف ده می روید؟
هفته آینده پاسخ آن اعلام میشود.
 
 
مدیر سایت: من حدس زدم که گل اسفند مریم باشه
رضایی:از هارونی ها بپرسین بهتون میگن
مدیر سایت:سلام جناب " اکبر " بیشتر از یک هفته از طرح سوالتون گذشته لطفا نام گیاه رو بگین.
محمد رضا رستمی    :اسفند مریم
 
"نام گیاه گل اسفند مریم می باشد"

موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 6 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

سلام هموطنان گرانقدر

امروز وبلاگ اسفندآباد یک ساله شد

و من همینجا از کلیه همولایتی هایی که در برپایی و به روز بودن وبلاگ  همکاری داشتند

صمیمانه تشکر می کنم

و خیلی خوشحالم از اینکه روز به روز به بازدیدکنندگان و اعضای وبلاگ اضافه شد.

امیدوارم که همچنان وبلاگ پا بر جا باشد

و با کمک همدیگر با ارسال عکسها و مطالب متنوع بتوانیم

اسفندآباد عزیزمان را شایسته تر به دیگران معرفی کنیم.

دم حموم:سلام تولد یکساله شدن وبلاگ رو تبریک میگم امیدوارم روز بروز پر بارتر ومفیدتر باشد.


موضوعات مرتبط: اخبار اسفندآباد ، متفرقه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 7 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 سلام طبق سنت قدیم، میبایست شب اول آبان شلغم بخورند تا عقرب نگزدشون

این قابلمه های مسی روی آتش که توش شلغم می پختن یادتونه؟

 

 

 

 

قدرت ا... پور مرادیان:با تشكر از ارسال عكسهاي جديد كه ما را به ياد ديار انداختيد.

مهرداد شمس:بسیار جالب است.ممنون از ارسال عکس زیبایتان.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 4 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

موقعيت تاريخي

از تاريخچه اين روستا اطلاعات دقيقي در دست نيست. ولي قدمت روستا به حدود 300 سال ميرسد که قلعه اي قديمي که در پايين روستا قرار دارد دليل محکمي براي اثبات اين ادعاست.

 

موقعيت
اين روستا تابع دهستان اسفنداراز بخش بهمن به مختصات طول جغرافيايي 27َ 53 درجه و عvض جغرافيايي 57َ 30 و ارتفاع متوسط 1458 متراست.

 

موقعيت طبيعي
اين روستا در دشتي هموار که شيب ملايمي به سمت شرق دارد قرار گرفته و موقعيت طبيعي آن دشتي با آب و هواي گرم و خشک که در 12 کيلو متري جنوب شرقي مرکز بخش مهر آباد قرارگرفته است .

 

جغرافياي انساني
از لحاظ جمعيتي اين روستا شامل 213 خانوار و813 نفر مي باشد.که حدود 85 درصد آنها باسواد هستند که آمار قابل توجهي است. زبان اهالي اين روستا فارسي و همچنين دين و مذهب اهالي اسلام و شيعه مي باشد.

 

وضعيت فعاليت و اشتغال
از مشاغل عمده آبادي مي توان به زراعت ، دامداري ، باغداري و کارگري اشاره کرد. و همچنين از صنايع دستي اين روستا مي توان به قاليبافي اشاره داشت . از ديگر هنر هاي اين اهالي تعزيه خواني در ايام سوگواري اهل بيت(عليهم السلام) است که اين برنامه ها توسط افراد مجربي انجام مي گيرد.
نوع کشت محصولات کشاورزي روستا ، آبي و از محصولات عمده آن گندم ، يونجه ، شلغم ، چغندر قند ، آفتابگردان ، انگور ، انار و صيفي جات است.

 

پوشش گياهي
ميزان بارندگي سالانه بسيار کم اين آبادي باعث کم شدن رطوبت نسبي هواي منطقه گشته و همچنين درجه حرارت بسيار بالا و وزش بادهاي شديد باعث تبخير هاي سطحي زيادي مي شود . جمله اين عوامل مانع پوشش گياهي مناسب آبادي شده است.گياهان و بوته هاي روييده شده در بيابان اين منطقه غالبا شوره ، خارشتري و اسفند مي باشد.ازگياهان دارويي مي توان به خاکشير ، آويشن ، شويد و ريحان اشاره کرد. و همچنين پوشش علوفه اي بسيار اندکي براي چراي دام در اين آبادي و اطراف مي باشد

 

آثار و ابنيه تاريخي

بقعه شيخ محمد
بقعه شيخ محمد اسد آباد اسفند آباد از بناهاي تاريخي و مدفن يکي از عرفا مي باشد که پلان اصلي بنا به صورت مربعي به ابعاد 90/5×90/5 و با ديوارهايي به ضخامت 85/ متر با مصالح خشت خام وملات گل ساخته شده است . اين بنا فاقد تزئينات
معماري مي باشد و چهار درگاه که در چهار ضلع بنا مي باشد ارتباط به داخل آنرا ميسر مي سازد. الحاقي در کنار پنجره مشاهده مي شود که به نظر مي رسد در دوره هاي بعدي اضافه گرديده است .
عوامل طبيعي تأثيرات زيادي بر بناي مذکور گذاشته و علاوه بر تخريب کلي سقف ،تخريب ديوارها و درگاههارا در پي داشته است.

 

 


موضوعات مرتبط: درباره اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 1 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,, | | نویسنده : اسفندآبادی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.